سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 90/4/22 | 4:56 عصر | نویسنده : مریم

نماد کاربرتو اپ امروز  یه مصاحبه جذاب از شاهرخ خان و کاجول براتون میذارم مال امسال نیست اما جذابهنماد کاربر

قسمت 1
مجری : سه نفر آزار دهنده

 (بهشوخی خودت دیگه تصویر داری جیگر) ما خیلی جدی جدی دوستون داریم.

خیلی خوش آمدین اینجا. بی بی سی آسیادوستداران بالیوود.

خیلی خوشحالیم که شما اینجا هستین.

?شاهرخ: ممنون راج ممنون پابلو. کدومتون راج هستین کدومتون پابلو؟
?م: حدس بزن
?ش: راج که سمت راستی رو نشون میده.

?عینکیه میگه من راجم شاهرخ میگه اوه اره البته

?کاجول : من میخواستم بگم که اون یکی راجه

?راج: ممنون..حالا کدوم شاهرخ کدوم کارن؟


?کارن: رو گوگل سرچ کن

?از تو جمعیت یکی یه چیزی میگه من نمیفهمم

?راج رو به جمعیت: باشه امروز روز شماست. میتونین سوال بپرسین

. ولی آول از همه بشینیم. لطفا


?مجریها: لطفا سر جاتون بشینین


?پابلو: کارن هفته ی دیگه اکران بزرگ مای نیم ایز خان.

?کارن: گوشیت افتاده

?پابلو: آره میدونم، همش میفته وای نمیسته...چرا مای نیم ایز خان؟

درمورده فیلم بگو که چرا این فیلم رو ساختی؟

?کارن: به تور جدی این سوال رو نمیخواستم جواب بدم ولی مثل اینکه مجبورم

?کاجول: بزار بگم که از یک فیلم خیلی کوچیک شروع شد. واقعا. قرار بوداز فیلم

های باشه که ?? روز فقط فیلمبرداری لازم هست.

?کارن: من نمیدونم کی یه همچین چیزی قرار بود.

.احتمالا برای کاجول ??روز قرار بوده باشه.......من فکر میکنم که تصمیم بر این بود

که یک داستان احساسی و عاشقانه باشه. البته که برای من در درجه اول فیلم

باید یک پیام بامعنی داشته باشه و بعد یک داستان عاشقانه زیبا. چون وقتی

شاهرخ و کاجول رودر کنار هم دارین خودش نشانگر یک داستان عشقی هست که

در کار های قبلی شون هم همه دیدیم نمی شه که اون رو به عنوان مهمترین

قسمت داستان نداشت پس بله در واقع داستان عشقی روح این فیلم هست و

مفهوم فیلم هنریست


?راج: تو همیشه شاهرخ و کاجول رو برای نقش اصلی تو ذهنت داشتی؟

?کارن: نه اون ها به من التماس کردن. من گفت خیله خوب باشه هرچی .

?پابلو: اجازه عکس برداری نیست لطفا عکس نگیرید اگر این کار رو بکیندمجبوریم

که ازتون بخواهیم که سالون رو ترک کنید. ممنون


?راج" اینجا بی بی سی هست...


?پابلو: خلی وقت میگزره از آخرین باری که ما تو رو با شاهرخ رو صحنه دیدیم. آیا

سعی میکردی ازش دور بشی و ردش کنی؟


?کاجول: کاملا .من کاملا ازش دوری میکردم . من خوشم نمیاد ازش واقعا.ما فقط

بازیگر های خوبی هستیم و جلوی دوربین فقط تظاهر میکنیم ولی در حقیقت از هم

بدمون میاد.


?کارن: ما کلا از همدیگه بدمون میاد. و همه چی هم در مورده همین بدآمدنست.

?راج: شاهرخ وقتی که فیلمنامه رو گرفتی...اصلا فیلم نامه گرفتی؟

?شاهرخ: نه

?(یه چیز هایی میگن که من نمیفهمم واضح نیست)

 


قسمت 3

پابلو: قبل از اینکه خشن بشه میریم سراغ رفسا...رفسا سوالت چیه؟ وبرای کیه؟

?رفسا: های، سوال من برای شاهرخه

?کارن و کاجول وشاه دارن یه چیزی میگن که واضح نیست بعد

?شاهرخ رو به مجری: دوباره اسمشو بگو

?مجری: رفشا

?شاهرخ یه چیزی میگه اصلا واضح نیست..

.ولی دارن مجریرو یه کم مسخره میکنن

بلد نیست رفسا رو تلفظ کنه

?شاهرخ: چی بهش گفتی

?مجری: رفسا

?شاهرخ: تو گفتی تمزا

?شاهرخ: های رفسا چطوری ؟

?رفسا: من خوبم میخواستم بپرسم بین همه کاراکترهایی که بازی کردی کدوم

بیشتر شبیه خودته؟

?شاهرخ: قسمتی از من تو همه ی کاراکتر هست

مثلا حدود ? درصد یا ? درصد.


?کاجول: من میگم صد درصد رضوان خان .

?شاهرخ: اره من هم همین فکرو میکنم.

من دوست دارم باور کنم ولی من باوردارم که تعداد کمی مثل خان هستند اون

جوری که کارن نوشتش و کاجول و بقیه باهاش ارتباط بر قرار کردن اون خیلی خوبه

من نیستم من شبیه دان هستم. ( هندی گفت)


?پابلو: من در طی این هفته میل واس م اس هم داشتیم که سوال پرسیدن ازشما

ها.
?راج: این ها شنونده های شبکه بی بی سی آسیا هست...


?کارن: شما که این سوال هارو از خودتون در نیووردین؟


?راج: نه

?پابلو: البته که نه ما بی بی سی هستیم.

?راج: ما اجازه نداریم

?کارن: ....

?مجری: بعدا راجع به اون صحبت میکنیم.

?پابلو: این سوال برای شاهرخه تیم دوست داره بدونه که تو برای سخت کوشترین

بازیگر و کسی که از روح خودش مایه میزاره برای بازیش به کی رای

میدی؟نگوخودت چون میدونم که میخواهی بگی


?کاجول: من براش میگم مگه چیه؟ حتما شاهرخ مجبور نبود این سوال روجواب بده.

من هم همینطور، هر کسی میتونست جواب بده. به نظر من خودشه قطعاخودشه


?شاهرخ: ( باز هندی میگه ولی فکر کنم هامون حرف اون دفعه ایش رو میزنه.)

?کاجول: عیب نداره پشت صحنه این کارو میکنیم.

? شاهرخ: منصفانه بگم فکر میکنم آنیل کاپور، از بین کسایی که میشناسم

وباهاشون کار کردم. آقای باچان و عامر خان به نظر من این سه تا


?پابلو: با عامر دوستی بعد از جریان که اسم گذاشتن و این چیزا..
?راج: سگ...


?شارخ: اره ما با هم میخوابیم


?پابلو: شایع پراکنی نکن.

?راج: سه تاییتون باید هم میشدین و فیلم سه ایدیت رو میساختین...

?پابلو: وو شاید بخواهی اون سیلی رو این ور بزنی...یه سوال دیگه برای تو

شاهرخ.

?کاجول: بزار من بگم که اون فیلم بهم پیشنهاد شد.

?شاهرخ: من هم همینطور

?کارن: اره من تنها کسی بودم که بهم پیشنهاد نشده بود. کاش شده بود

?کاجول: که من ترایی رو خوندم ( منظورش خانه) و گفتم نه


?پابلو: رو به کارن دوست داری جلو دوربین باشی؟

?کارن: من بودم

?کاجول: و شکست خورده..

?کارن: من در حقیقت تو چند ساخت و پاخت مصیبت بار بودم.

?شاهرخ: من بهش لطف کردم. تو دلواله دوست من بود.

? کارن: ولی کار بازیگری من در معرض توطئه قرار گرفت توسط انها.

کاری کردن که من خیلی بد نشون داده بشم.

?راج: نه خوب بودی

?کارن: دیالوگ ها ی من هم کم کرده بودن

?شاهرخ: از اون موقع تاحالا هم سعی میکنه علیه حرفه ی هنری ما دوتاتوطئه کنه
ولی موفق نشده.

?پابلو: شاهرخ این سوال برای تو از طرف ساین هیچوقت تصمیم داری یک فیلم

آکش بازی کنی مثلا دوم ? با عامر خان؟ ترکیب فوق العاده ایه

?شاهرخ: من خیلی دوست دار. من آکشن خیلی دوست دارم. یه کم عجیبه که

من بیشتر فیلم هام فیلم های شیرین و رمانتیک بوده ولی بی نهایت آکشن دوست

 دارم. اره با عامر هم خیلی خوب میشه. به نظر من کارن باید کارگردانیش کنه

وکاجول هم باید دامن کوتاه بپوشه و بازی کنه. فقط به عوامل نگاه کنید کارن منو

کاجول عامر تو فیلم دوم ? کرگردانی کنه


?کاجول: نه من بنظرم با ساری خیلی بهترم


?کارن: من میتونم شاهرخ و عامر رو تصور کنم تو دوم ? ولی کاجول رو اصلاو قطعا

کارگردانیش هم نمیکنم.

?راج: ( نمیفهمم چی میگه)

?کارن: اره شاید من خودم تو دوم ? باشم.

?راج: برمیگردیم به حضار. سوال داریم از طرف محمد . کجایی محمد ؟ میشه بلند

بشی بعد از محمد هم نوبت آییشا ست. آییشا بلند شو.

?آییشا: شاهرررررررررررخ

?پابلو: آروم باش عزیز بلند شو.

?راج: بلند شو بزار ببینیمت. محمد سوالت

?محمد : سلام. خوشبختم از دیدن شما ها در فلاش سوالم برام کاجول هست

میشه برامون بگی که شرم آور ترین لحظه زندگیت چی بوده ؟

? کاجول: نمیتونم بگم، نمیتونم بگم متاسفم منظورم اینه که...

?شاهرخ: وقتیه که کسی بهش بگه خوشحالم که در شهوت میبینمت شوخی

میکنم معذرت میخوام

?کارن: همین الانش هم به اندازه کافی خجالت کشیده...

?شاهرخ: اره ببینین داره قرمز میشه


?راج: جوابتو گرفتی؟

?پابلو: بهت نمیگه...


?راج: آییشا سوالت

?آییشا: های شاهرخ من دوست دارم ...خیلی هیجان زدم که میبینمت.

?شاهرخ: من هم

?اییشا: کاجول خیلی جذابی. وای نگاش کنین. کارن خیلی با مزه شدی. شاهرخ

من ترو خیلی دوست دارم ...میخوام ازت بپرسم، میخوام ازت بپرسم.. وای

خداخیلی هیجان زدم..

?مجریا: سوالت چیه؟


?آییشا: خیلی هیجان زدم، وای سوال یادم رفت، خدا...

?پابلو: یه لیوان آب بش بدین الان غش میکنه.

?آیشا: دوست دارم شاهرخ ولی این سوالم نیست. سوالم اینه که اگر بخواهییه

فیلم رو کارگردانی کنی داستان فیلم چی خواهد بود و کی توش بازی خواهدکرد؟


?شاهرخ: آاا

?آییشا: دوست دارم


?شاهرخ:ای ای ای ای

?آییشا: میشه منو برای فیلمت انتخاب کنی؟ من صد در صد میتونم تو فیلم

باشم...من میتونم


?شاهرخ: تو همین الانشم تو صحنه فیلمی .(با صحنه که را انداختی ).

من دوست دارم فیلم آکشن بسازم. من چیز های آکشندوست دارم. ولیبه طور

جدی وقتی کارن میاد راجع فیلم و ساختش حرف میزنهجوری کارش رو انجام میده

که آدم احساس میکنه که کارگردانی خیلی کار خوب وباحالیه ولی واقعا خیلی کار

 

تنهایی و سختی هست.


?کاجول: همه نوع کاری هست.


?آییشا: مثلا آریان سوهانا و نیسا...


?شاهرخ: من خیلی دوست دارم این کار رو بکن. دوم ?

?آییشا: من هم دوست دارم بنظرم باید این کار رو بکنی.

?شاهرخ: باشه این کار خواهم کرد من عاشق اینم که فیلم آکشن کار کنم.

بله من خیلی دوست دارم که یه فیلم آکشن با همه بچه هامون کار کنم


?آییشا: کول
?شاهرخ: من بچه ها رو دوست دارم اکشن هم دوست دارم


?کاجول: میتونیم همین الان این کار رو بکنیم مجبور نیستیم ?? سال صبرکنیم.

?شاهرخ: اره... یه فکری اگر من تو سه ماه آینده بخوام یه فیلم بسازم نیسا میتونه

توش بازی کنه؟ ....باشه


?کاجول: تمام.

?اییشا. خیلی عالیه


?شاهرخ: برام کار گیر اوردی عزیزم. ممنون


?آییشا: دوست دارم شاهرخ

? شاهرخ: من هم دوست دارم، من هم دوست دارم

?آییشا: خیلی هیجان زدم، دوست دارم


?پابلو: باز هم سوال از حضار


?آییشا: در ضمن چال های خیلی با مزه ای داری...اره خیلی نازه

?مجریا: خیلی ممنون

?راج: کسی دیگه هم شاهرخ کاجول و کارن رو دوست داره؟


همه دست میزنن

?پابلو: کنال و هارون


?راج کجایین؟ همین جلو...

?کنال: کارن میخواستم تشکر کنم که شاهرخ و کاجول رو دوباره برگردوندی در کنار

هم روی صحنه. فوق العاده خواهد بود... سوال من برای شاهرخ هست. تندیس

بودن قطعا خوبی و بدی داره. چجور در طول سالها رو زندگیت اثر گذاشته ومجبور

بودی خودتو باهاش تطبیق بدی.


? شاهرخ: یه چیز رو من روشن کنم که من هیچ وقت فکر نمیکردم کسی باشم که

الان هستم من فکرم بود که سخت کار کنم موفق باشم پول در بیارم و راحت

زندگی کنم ولی بیشتر از چیزی که شایستش باشم بدست آوردم. و من تو این

دنیاهیچ چیز رو بیشتر از ستاره بودن دوست ندارم. خیلی خوشم میاد. من خیلی

 دوست دارم که مردم دوستم دارن و احساس فروتنی میکنم. و همه ی اینها

صادقانه هستو چیزی که واقعا دوست دارم اینه که تمام زندگیم کاری کنم که مردم

 روبخندونم. این تمام چیزی هست که من واقعا میخوام انجام بدم

 


?راج: کاجول تو چی؟

?کاجول: من چی؟

همینطور که شاهرخ گفت من هم انتظار نداشتم جای باشم کهامروز هستم.

 

خیلی شوک آوره برام و همینطور ترسناک من مثل شاهرخ نیستم شلوغی رو

دوست ندارم من از اون کسایی هستم که دلم هری میریزه پایین از اینکه باید

مقابل ??? ها نفر وایسم که ازم سوال بپرسن و در موردم قضاوت کنن من از جایی

که الان هستم خوشحالم در صلحم با جایگاهم. و از خدا برای هر لحظه ش ممنونم
?راج: کارن تندیس بودن برای تو چطوره ؟
?پابلو: ما تورو رو جلد اول چند تا مجله دیدیم.
?کارن: به نظر م من فکر نمیکردم این کار رو بکنم و اینجا باشم. فکرنمیکردم که

زندگیم اینجوری رقم بخوره. من میخواستم که دیزاینر باشم. یاطراح داخلی یا طراح

لباس، فکر میکردم که تو دفتر پدرم کار کنم و تجارت کنم. من اگه یه فیلمساز

ستاره هستم بخاطر آدی و شاهرخ هست. آدی از من خواست که دستیارش باشم

چون فکر میکردم که کارگردان میشم و شاهرخ قبول کرد اولین فیلم من رو بازی کنه

در واقع یک گفتگوی معمولیه روز مره بود که تمام زندگیه منو ساختمن واقعا فکر

میکنم که سرنوشت یه قسمت خیلی بزرگی از چیزی باشه که من الان هستم و

من معتقدم که من فرزند سرنوشتم وهمیشه خواهم بود.

?کاجول: چه شباهتی


?شاهرخ: من یه چیزی بگم به خاطر چیز هایی که ما سه تا گفتیم فکر نکنینکه ما

تمرکز نداریم ما نمیدونیم چی میخواستیم باشیم و الان این هستیم. یه جوری

میدونیستم که میخواهیم این کار رو بکنیم.


? راج: هارون تو سوال داری.
?هارون: سلام همه گی فقط میخوام بگم که تو بازیگر زن مورد علاقه ی من در همه دوره ها هستی.
?شاهرخ: ممنون همینطور برای من و کارن
? هارون: فیلم مورد علاقم گوپت هست به نظرم محشر بودی.
?کارن: بشین
?هارون:سوال من از شاهرخه ما شنیدیم که بعد از مای نیم ایز خان قراره دان ? و

را ? رو انجام بدی. این یه تصمیم آگاهانه هست که تصویر واضح از نقش های

رمانتیک داشته باشی یا بعدا باز نقش رمانتیک کار خواهی کرد.


?شاهرخ: من نقش رمانتیک کار میکنم اگر بهم پیشنهاد بشه. الان گفتی یه دفعه

به نظر آمد که من فیلم های با اعداد انجام میدم. را ? دان ?...


?کارن: را ? دان ? و دوم ?

?کاجول: دوم ?

?شاهرخ: اون جوری نیست. من همیشه آرزو میکنم که دوستان و کارگردانها بیان و
پیشنهاد یه فیلمنامه خوب بکنن این فیلم خیلی سخت و مهیج و مهم هست.

یک سال روش کار میکنم. یه دفعه احساس کردم که میخوام یه فیلم برای بچه ها

کار کنم که تفریحی باشه و خیلی خودمو جدی نگیرم. و آکشن باشه. باید به خودم

 

 ثابت کنم که بعد از جراحیه کتفم و ستون مهره هام باز میتونم کار اکشن انجام

بدم. خیلی مهمه که این کار رو بکنم. را ? به این شکله. دان ? بعداز موفقیت دان 

 همش به تاخیر افتاد. ما همیشه میخواستیم که انجامش بدیم وخیلی سرگرم

کننده هست. من دوست دارم که آدم منفیه باشم. دوست دارم که دیالوگ

"دستگیریه دان مشکل نیست، غیر ممکن هست" رو به زبان بیارم. و دان ?خیلی

 خیلی با دان ? فرق داره. چون ....تفاوت اصلی تو فیلم همینه. من نقش رمانتیک

 کارمیکنم اگر باشه...اتفاقا همین چند روز پیش به کارن میگفتم که...میدونی

هرسه تای ما یه دوره سختی رو برای ساخت خان سپری کردیم. یه فیلم متفاوته

برای ما انشالله همه خوششون میاد. حتی برای سازنده ها هم سخته، سختره

چون مانمی خواهیم که شما نا امید بشین ما انتظارات و علایق رو میدونیم.


احساس مسولیت میکنیم وقتی فیلم میسازیم. بنابر این موقع ساخت مای نیم ایز

خان همیه مسولیت خیلی عظیم احساس میکردیم نه بخاطر مشکلات بلکه با ای


دلیل که امیدوار بودیم شما خوشتون بیاد
?کاجول: فقط لذت ببرینتصویر


?شاهرخ: ما نمیدونیم چون فیلم جدیدیه. به کارن همینو میگفتم که بیاسریع یه

فیلم خوب فقط راحت و رمانتیک و سر گرم کننده کار کنیم. من خیلی دوست دارم

.
?هارون: هر فیلمی با هر کدوم از شما ها توش من جلوی گیشه فروش بلیت

سینما خواهم بود.


? تکرار کن که گوپتو دوست داری

ادامه دارد.........................          

manbaa....queenkajol...motarjem...sosan
تصویراینم پوستر فیلم دان ?

تصویر


?شاهرخ: چطور میتونی به فیلمی بگی نه وقتی به اسم خودت هست؟
?کاجول: تو گودو رو هم انجام دادی
?کارن: اون که اسمش نبود..گودو که نبود
?شاهرخ: من دان رو هم بازی کردم
?پابلو: در مورد نقش، خوب دارای ناتوانایی هست. تو نگران نبودی که خیلیبا چیزی که قبلا روی صحنه دیده شدی متفاوته؟ (نگران در مورده دید بیننده)
?شاهرخ: نه. راستش من خودم شخصا به طرز عجیبی از لحاظ روحی روانی مشکل دارم. نه واقعا من عجیب غریبم.
?کارن: ولی جدا شباهت های بینشون هست...
?مجری: جدا؟ مثلا چی؟
?شاهرخ: هوهاا....من برام جالبه افرادی که مثل ما عادی نیستن. ذهن هایی هست که متفاوت از ما عمل میکنه و زندگی میکنه و دیدشون با دید ما فرق داره . مخصوصا این نوع بیماری که نوعی از وتیسم هست.
?راج: البته
?شاهرخ: حالا فهمیدی؟ من اگه بتونم به تو بفهمونم پس همه دیگه فهمیدن.
?راج: واقعا درسته. (یه اصطلاح به کار میبره که یعنی همه جا اون چیز هارو کنترل میکنه. رییسه منظورش شاهرخه)
?پابلو: در مورده این مشکل راج شایعه زیاده
?راج: ............
?شاهرخ: و تصمیم بر این بود که داستان عشقی هم باشه بین دو شخصیت که یکیشون عادی هست و دیگری نه و کاراکتری که نه میتونه احساس کنه بخنده،گریه کنه، به ?برقصه ، بخونه و مشکل داره (چیز هایی که تو فیلم های کارن همیشه بوده) تمام اعتبار برای کارن هست که به عنوان یک فیلمساز عشقی این ویژگی ها رو کنار میزارهو این خیلی جرات میخواهد. کارن یک حوزه راحتی داره که همیشه هم میتونه فیلم های به این زیبایی بسازه به خصوص که کاجول ومن به این شهره هستیم که راحتیم و داستان عشقیه وقتی ما هستم ولی کارن تصمیم گرفت فیلمی بسازه که فاقد اون ویژگی هایی هست که خودش ایجاد کرده. امیدواریم که حالا چیز جدید دیگری وارد عرصه ی فیلم کنه . و دیگران هم اینکار رو دنبال ?کنند.
?راج: کاجول حتی برای تو که معنیه زوج رو صحنه مثل نرگس و راج کاپورهستین همه چیز رو منتقل میکنین بازی کردن خلاف چیز همیشگی..
?کاجول: واو
?شاهرخ: اگر منو یک بار دیگه نرگس صدا کنی...
?کاجول: لطفا به من هم نگین راج کاپور به ?خاطر خدا
?راج: وقتی شما رو صحنه هستین جادو نمایان میشه. حالا کاراکتر شاهرخ که اسپرجر داره چه جوری بود برای تو بازی کردن در این شرایط و هنوز قادر بودن به ایجاد اون علاقه و عشق؟
?کاجول: میدونی در واقع اون خیلی منو غافل گیر کرد منو شوکه کرد احساس عجیبی برام ایجاد کرد هامون روز اول. من واقعا احساس کردم که اون رضوان خانبود و فکر میکنم شاهرخ تو فیلم هاش یک سبک خاصی داری
?شاهرخ: من پول میگیرم که (نمیفهمم چی میگه ببخشید واضح نیست)
? و سینما میری فیلمشو میبینی و میبینی که شاهرخ خان هست همیشه. ولی تواین فیلم من واقعا احساس کردم که دارم به ?رضوان خان نگاه میکنم و فکرکردم که خدای من فوق العادست دیدن او و این انتقال
?شاهرخ: میدونی این احساس رو داشت چون همش داشته از من دوری میکرده..وامد سر صحنه دید گفت شاهرخ نیست اره این فیلم رو بازی میکنم
?پابلو: کارن تو دلت برای اون رقصیدن ها مثل تو فیلم کاهی خوشی کاهیتنگ نشد؟
?کارن: نه
?پ: چرا؟
?راج: چرا نه؟
?شاهرخ: سوال شخصی میکنه...یعنی اجرا کردن اون رقص ها

?کارن:اها ار دلم برا اون تنگ شد...ولی اصلا دلم تنگ نشده بود برای اون رقص ها من خسته شده بودم از ساختن رقص های شاد تو کلاپ. دیگه جور دیگه نبود که بسازم. من همه جورش رو انجام داده بودم ( اسم آهنگ ها رو میگه) دیگه قافیه و چیزی نداشتم که بکار بگیرم. ته کشیده بود. همه شروع کرده بودن به انجامشون قرص ارام بخش (اصطلاح) میرفتن پارتی و رقص همه تو دنیایی رفته بودن که شاید ما ایجاد کردیم. بنابر این من احساس کردم که لازم هست که خودم رو بسنجم و قدم در ساخت فیلمی بزارم که یک سینمای دیگری بود.
? راج: ولی ما همه اون ها رو دوست داریم
?پابلو:درست:
?راج: درسته؟
?(سوال راج رو نمیفهمم)

?کارن: نه خیلی...اتفاقا همه خیلی تفاوت تو این فیلم ایجاد کردن..آهنگ هست، لحظه های شاد هست، خنده هست حتی صحنه ی احساسی هست. همه احساسی که بعد از دیدن فیلم های قبلی من بهت دست داده با دیدن این فیلم هم دست میده فقط دنیاش متفاوت هست فضا متفاوته پیام چیز دیگری هست. لحظه هایی که توفیلم های گاهی خوشی. کال هو نا...کوچ کوچ...باهاش رو به رو شدین تو این فیلم هم روبه رو خواهید شد فقط لباس های خیلی خوشگل نداریم

?کاجول: میرم پیش ویشتاس و برمیگردم (من نفهمیدم منظورش چیه)

?شاهرخ: اتفاقا کاری که کارن کرده ترسناک نیست، ترسناک به رقص گرفتن منو

کاجوله...برای همینه که گفته دیگه این کار رو نمیکنه.
?کارن:خیلی راحت بود. همون طور که گفتم تنها فرق بزرگ مربوط به قسمت لباسه
?شاهرخ: اون خیلی خوب لباس میپوشید
?کارن: اره من خیلی خوب لباس میپوشیدم
?کاجول: اون سر هر ست جای مخصوص به خودش رو داشت
?کارن: من نمیخواستم مثل اون ها باشم..زده به سرت؟ من زیادی خوش لباس بودم پشت دوربین
?پابلو: تو دوست داری که همچین قدرتی داشته باشی؟ که شما این رومی پوشین من بهتر از شمام همینه که هست و کارتون رو انجام بدین
?کارن: حتی اگر قصد نداشتم باشم که ظاهرم بهتر باشه ولی همیشه زیادی خوب لباس میپوشم پشت دوربین.

?راج:فیلمبرداری در ایالات متحده چطور بود مخصوصا با موضوع که فیلم داشت؟

?کارن: من فکر میکنم که خوب تمرین و تحقیق کرده بودیم.

?کاجول: با نظم بودیم

?کارن: اره با نظم...همه چی خوب بود تنها سختی هوا بود و نور روز بود که زود میرفت ? /?.?? نور نبود
?شاهرخ: خیلی ها از من این سوال رو پرسیدن به دلیل موضوع فیلم وفیلمبرداریش تو آمریکا
?کارن: ما بهشون در مورد فیلمنامه د?روغ گفتیم. اون ها نمیدونستن چیه.ما گفتیم همه ی شما رو تحسین میکنیم

قسمت 2نماد کاربر


پابلو: حالا میریم که چند تا سوالداشته باشیم از بین حضارآمریتا و ویشال...شما اینجایید؟
?خوب میخواهی بلند بشی؟ آمریتا
?آمریتا: های
?راج: بعد میریم سراغ ویشال...( رو به کاجول) به چی میخندی؟
?آمریتا:ببخشید من میخواهم با آرزوی موفقیت برای مای نیم ایز خان شروع کنم. خیلی ظاهرت عالیه و ما خیلی احساس امتیاز و برتری میکنیم که اینجاییم. و کاجول واقعا خیره کننده و حیرت بر انگیزه. سوال من برای کارن هست. اگر میخواستی کاجول تو یکی از فیلم هات باشه که نبوده اون چه فیلمی هست و کدوم کاراکتر رو دوست داشتی کاجول ایفا کنه ؟

?کارن: در واقع اون تو هر فیلمی که من کارگردانی کردم بوده به جز کبهی الوداع نا کهنا و البته بهش پیشنهاد شد و به خاطر دلایلی نمیتونست نقش روقبول کنه و ما برنامه ?? روزه به نیو یرک داشتیم و نیسا اون موقع ? سالش بود و من نبودش رو احساس میکردم و باید اعلام کنم که واقعا دلم تنگ شده بود براش برای بودن تو اون فیلم چون من به داشتن شاهرخ و کاجول عادت کردم

ما هر کدوم جایگزینی داریم ولی به بهترین شکل ممکن با هم موافقت میکنیم و توافق داریم من همیشه دلم براش تنگ میشه در حقیقت من وقتی نقشی رو مینویسم برای هر زنی اولین تصویری که تو ذهنم میاد و در ضمیر نا خودآگاهم هست کاجوله همیشه همین جوریه و عادت بدیه

?پابلو: کاجول چه حسی داری نسبت به این موضوع؟

?کاجول: من خیلی احساس خوب و عالی میکنم که اینقدر نسبت به من به عنوانب ازیگر نظر والایی دارهاینکه به فردی فکر میکنه و فقط من تو ذهنش میام احساس میکنم خیلی عالیه و یک تعریف بزرگیه و من خیلی قدر دانش هستم.

?کارن: من فکر میکنم که در مورد هردوشون همین جوره

?کاجول رو به شاه: احساس اینکه کنار گذاشته شدی نداشت باش (فکر نکن بهت بی محلی شده)

?کارن: شاهرخ حتی بیشتر

?شاهرخ: ضمیر ناخود آگاهش به ما فکر میکنه ولی ضمیر خود آگاهش نقش رومیده به کسه دیگه
?کارن: در مورد شاهرخ هم همینه. من اوم اوم اوم
?کاجول: بهتر از این
?کارن : من بهتر از این بلد نیستم..من نمیخواستم بگم بهتر چون بد درمیومد ولی...
?من وقتی شاهرخ رو سر صحنه ندارم احساس میکنم که بهترین کارم رو انجام نمیدم ( اون بهترین کارم نیست) ولی وقتی هست احساس میکنم بهترین کارمه
?راج: ویشال سوالت رو بپرس
?ویشال: حالتون چطوره ؟ میکرفون کار میکنه؟ منو میشنوید؟ اره ...کاجول فقط میخوام بگم که خیره کننده ای ( جذاب )... سوال من برای شاهرخ و کاجول هست.
?اگر کارن بخواهد که فیلمی راجع به زندگیتون بسازه به جز خودتون درفیلم دوست دارین چه کسی نقش جوونی هاتون و پیریتون رو بازی کنه؟
? شاهرخ: من فکر میکنم انقدر جوون هستم که نقش جوونی هام رو بازی کنم.
?کاجول: من فکر نمیکنم دلم بخواهد که در مورده زندگیه من فیلم بسازه،من خیلی کسل کنندم جدا
?شاهرخ: صحنه که میری مدرسه و اینا.........
?کاجول: ساکت شو...من اون موقع چاق بودم دلم نمیخواهد کسی منو ببینه
?کارن: فیلم در مورده زندگیه کاجول؟؟؟؟؟؟
ولی باید بگم که داستان عشق شاهرخ و گوری هندی ترین داستان عاشقانه ایست که تا به حال دیدم.
?مجری ها: حالا که موضوع رو آوردی وسط باید برامون بگی
? کارن: ولی جدا این داستانی هست که من حتما فیلمش رو میسازم...به شاهرخ و گوری هم میگم و مطمئن باشین که میترکونه چون همه چی داره، عشق علاقه، مخالفت خانواده، دراما و البته من هم هستم
?پابلو: در مورده دراماش برامون بگو..چه نوع درامایی؟
?کارن: شاهرخ گوری میکشمون آگر به اون جا ها برسیم. من فکر میکنم که شاهرخ قبلا داستانش رو گفته ولی جدا اگر روزی داستانش رو بشنوی ، کتاب شاهرخ منتشر بشه بخونی باید بگم که یک داستان عشقیه فوق العادست که میتونی تصورکنی و فکرمیکنم که تا الان هم ادامه داره و همینه که خاصش میکنه
?راج: کاجول تو نقش گوری رو بازی میکنی اگر کارن این فیلم رو بسازه؟ (ای ول به این سوال)
?کاجول: شاهرخ هم نقش خودش رو بازی کنه؟
?مجری ها: البته !!!
?کارن: ما میزاریم که آریان و نیسا این کار رو بکنن دو دهه ی دیگه
?پابلو: سوال های بیشتری براتون داریم هالی و رفسا
?مجری ها: کجایین؟ لطفا بلند بشید
?راج بلند شو لطفا و سوالت رو بپرس
?هالی: سلام من هالی هستم و این هم خواهرم دوریس...سوال من اینه که چه احساسی دارین نسبت به تغییری که در سینما ایجاد شده نسبت به زمانی که شماکارتون رو شروع کردین؟
?شاهرخ: از من میپرسی یا؟
?هالی: همتون. ببخشید
?شاهرخ: برای من خیلی عوض نشده. من وقتی شروع کردم ستاره درجه یک بودمو الان هم هستم ?(کاجول فکر کنم میگه اره)
?شاهرخ: و فکر میکنم برای اون دو هم هیچ تغییری نکرده...از لحاظ بدی برای من عوض نشده ولی...
?کاجول: به نظرم در جهت خوب بوده تغییر
?شاهرخ: تکنولوژی خوب، پذیرایی از موضوعات مختلف، فیلمسازان جوان مثل کارن ( یه چیزی میگه نمیفهمم) بازیگر بودن در این دوره خیلی خوبه چون هر ?سال یبار تغییرات و اصلاحاتی میشه و مجبور نیستی به اندازه ای که سینماتکامل یافته به جلو میبردت تو هم رشد کنی. خیلی خوبه چون میتونی نقش های متفاوت داشته باشی فقط لاو ستوری نیست، میتونی فیلم اکشن کار کنی، نقش آدم منفی رو ایفا کنی...فیلم هایی که تجاری هستند
? کاجول: بیننده های بهتری هم داریم
?شاهرخ: اره بیننده های بهتری هم داریم....به ?نظرم مخصوصا کارگردانهایی مثل کارن که تکنولوژی قسمتی از کارشون هست براشون خیلی خوب سینما روجلو میبره سرگرمیه خوبیه
?پابلو: ?نظرت چیه که میگه مخصوصا کارگردانی مثل کارن؟ چیه که خیلی متفاوته در مورده تو؟
?کارن: اره میدونم ( یعنی اره منظورش چیه؟ )

تصویر


?پابلو: از شاهرخ میپرسیم
?شاهرخ: صادقانه میگم من بعضی وقتا معذب میشم که میگن کارن فقط فیلمهای عامه پسند میسازه (تقریبا این معنی رو میده) من این رو قبول ندارم ماآدم های شوخی هستیم خودمون به شوخی میگیرمش ولی
?کاجول: بخشید ولی من واقعا فکر میکنم سخته که فیلم عوام پسند ساخت کهموفق باشه. من فکر نمیکنم راحت باشه علی رغم اینکه مردم چی میگن ، خیلی سخته که فیلمی بسازی که خوبه و سرگرم کننده هست
?شاهرخ: اره من منظورم اینه که...
?کاجول: من فکر میکنم خیلی سخته..خیلی ها بودن که امتحان کردن و شکست خوردن
?شاهرخ: آره...
?کاجول: چقدر هستند که میتونن فیلم خوب سر گرم کننده بسازن
?شاهرخ: کا کاجول من طرف توام
?راج: آیا فکر میکنی که مای نیم ایز خان هم یک فیلم عامه پسنده یا دوراز اون هست؟
?کاجول: من دقیقا فکر میکنم که فیلم عوام پسنده
?شاهرخ: (هندی میگه نمیفهمم، خیلی دلم میخواد بدونم چی میگه فکر کنممیگه بیا بزن...یا دمپایی بعدم خدمتون)
?پابلو: خوب قبل از اینکه خیلی خشن بشه بریم سراغ نفر بعدی....






  • آنکولوژی
  • مکس دی ال
  • کارت شارژ همراه اول
  • کدهای جاوا وبلاگ

    قالب وبلاگ

  • کد نمایش افراد آنلاین

  • نایت نما



    کد کج شدن تصاویر

    しゃぼんハート